شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

✿عاشقتم✿

هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر

با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر


بر التهاب سرخ تنت نقش می زند


هر روز طرح پیرهنی عاشقانه تر


از عادت حضور تو سرشار می شوم

بغض مرا که می شکنی عاشقانه تر


زنی به یاد تو پیوسته عاشق است

در خاطرم و جود مردی عاشقانه تر


تکرار شو حوالی دستان خسته ام


شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر ...

✿مرهم بوسه هایت✿

دلــمـــ مــیــخــواهــد
بــارانـــ بــبـــارد سـخــتــــــ
بـــرومـــ زیـر بــارنـــ بـــدومـــ
نــاگـهــــانـــ پــایـمــــ سر بـخـورد و زمـیــنـــ بـخـورمـــ
دسـتـی از پــشـتــــ بـــر شـانـه ام بـخورد
پـاهـایـم را پـاکــــ کنــــد
زخــــــــــــ مـــــــــ مـــ

را بـــــبــوســد

بــگـویــــد
بـــبـــیـــنــ

خــــوبــــــــ شــــــــد



پ.ن :سخـتـــــ بــر زمــیـنـــ خـوردهـــ امـــ 
زخــمـــ هــ ایــمــــ

بـــــوســــــهـــ  هــایــتــــ

را طــلــــبــــ کـرده انــد

ಠ_ರೃ فروردین 1391 ಠ_ರೃ



برای دیدن شکار های دوربین من به ادامه مطالب بروید


ادامه مطلب ...

•¤♥¤• عادت همیشگی •¤♥¤•

عـــــ ــــ ا دتــــــــــــــــ

عــــ ــــ جـــــ ـــــ یـــــ ـبـــــــی

دارم

خـــــــــــ و د مــــــــــ

را

مـــــــــــــ حــــــــــ کــــــــــــــــ مــــــــــــــ

در

آغـــــــــــ ـــــــــــــــــــــ ــــ ــــــــــــــــوشـــــــــــ

مــــ یــــ گــــــ یـــ رم

و

بــــــــــ ـــــــــــــــــ ــــــــ ا زوهــــــــــــ ـــــ ا یــــــــــ مـــــــــــ

را

مـــــــ یـــــــــ بــــــــــــ و ســـــــــــــ مــــــــــــــ ـــــــــــــ  

 

عــــــــــــــ ادتـــــــــــــــــــــــ عـــــــــ جـــــــــ یــــــــ بــــــــــــ یــــ

کــــــه

از

کـــــــــــــــــ ودکــــــــــــــــ یـــــــــــــ

بـــ ا مــــــنــــ

اســـــ تـــــــــــــــ

✿هوس بی بهانه✿

دیشب نیمه شبی دلم بدجور هوس کرده بود 


هوس کرده بودم همین طور که یکطرف دراز کشیده ام  


کسی از پشت محکم بغلم کند و سرش را در موهایم گم کند  

 


  وقتی فکر کرد  خوابم آرام زیر گوشم بوسه ریزی بزند 


صورتش را روی شانه ام بگذارد و 


آرام بخوابیم  


بی هــــ ــــ ـراس 


هــه هـــه چه رویای مسخره ایی دلـــم هوس کرده بود ....

•••◄ اینجا : دنیاست محدوده ایران - حکومت آرام

اینجا سکوت است

اینجا اوج پرواز یک پرنده سقوط است

اینجا تمام آهوان در تیر رس شکارچیانند

اینجا سهم یک دل خنجر سرد است

اینجا پرندگان زیبا برنده قفسهای تنگ اند

اینجا چشمان،وارثان همیشگی اشک و گریه اند

اینجا فریادها متهم به سکوت هستند

اینجا حنجره ها به تعبیدگاه بغض محکوم میشوند

اینجا نگاه ها معتاد حسرتند

اینجا دستان ملتمسان همیشگیه سرمایند

اینجا قتلگاه سینه های دریده از حجران است

اینجا شیهه اسبان وحشی تنها یک نوا با خود دارد

اینجا باد،سردی از کف داده و با گرمایه خورشید عجین گشته

اینجا دیگر خورشید رقص نوری ندارد

اینجا ماه و مهتاب به قبر کشانده شده

اینجا سیاهی حاکم روشنایی لحظه هاست

اینجا طوفان تنهایی کولاک به پا میکند

اینجا امواج ساحل آوارگی تا آسمان میرسد

اینجا سقف آسمان سوراخ است

اینجا گرگان در پوست انسان سلام طمع آلود دارند

اینجا شغالان شهری در کمین درخود فرورفتگانند

اینجا التهاب نسل کشی دنیا را میلرزاند

اینجا سکوت نیمه شب به شباهنگ جیغ ترمزها کشانده شده

اینجا همه در جای دیگری رخ مینمایند

اینجا صلح سرخ به پاست

اینجا جوهر قلمها خون است و کاغذ شان تن وپوست مردگان

اینجا متهمان دادگاه عدالت جهانی کودکان شیرخوارند

اینجا هدف راکتهایه فسفری و هسته ایی سینه نوزادان است

اینجا عشق به حراج پول رفته

اینجا اجاره لانه ایی همخوابی با مرد کثیف صاحبخانه است

اینجا جواب آه های سوخته شعله آتش است

اینجا اسباب بازی کودکان سلاح های گرم و سرد است

اینجا خوشی کودکان آموختن چگونه جنگیدن است نه چوگنه زیستن

اینجا در جوبها جای آب زلال خون داغ روان است

اینجا پوسترهای تبلیغاتی روی دیوار خیابانها جای خونین دستیست

اینجا پاسخ مردی یادگار جنگ شده مگر ما گفتیم بروید؟؟!!!

اینجا همه خدایان متفاوت میپرستند

اینجا مد را جلوه در جنس مخالف کردند میدانند

اینجا پسران دخترند

اینجا کلام عشق مبدل به کالاست

اینجا منبع درآمد خودفروشیست

اینجا برای سلامت جنسی جنین انسان میخورند

اینجا برای عقب نماندن سرعت بالا میسازند

اینجا هر روز سازی میشکند به جرم معمای جدایی

اینجا محبت را با باج تقدیم میکنند

اینجا بر سر مقام و منسب جنگ است

اینجا فرزندان دیروز تلخی یتیمی میچشند

اینجا فرزندان امروز همه بی پدر به دنیا می آیند

اینجا به جرم طلب زندان میسازند

اینجا مالک اسیدهاست

اینجا علم برای نابودیست

اینجا کلاسهایه تاریخ تنها جنگها را میشمارد

اینجا درختان به اسم مبلمان قطع میشوند

اینجا سلاح مظلومان سنگ است

اینجا شام عاشقان حق نان خشک و آبیست

اینجا بهار مرگ شکوفه است

اینجا زمستان عید سفیدیهاست

اینجا برای مردگان مراسم تجلیل میگیرند

و پدر بر سر مزار پسرش دستبند میزنند

اینجا جاده ها فقط برای رفتن و دور شدن است

اینجا خستگی ها مطلق گفتن ها نشنیدن هاست

اینجا باورها شیطانیست

اینجا معشوقان آسمانی تابلوهای تمسخرند

اینجا آیینه ها همه شکسته

اینجا بی خیالی شده کار روزانه

اینجا مهر را به طمع گناه میخواهند

اینجا قصه شب کودکان صدای شلیک تیرهاست

اینجا غصه مادران مرگ هزاران فرزند و کودک در یک روز است

اینجا به دستانمان به جرم کاشتن گل دستبند میزنند

اینجا دیگر آبی دریا سیاهی نفت است

اینجا  از اعتراض دم میزنند ولی بر سر یارانه دعواست

اینجا بهشت را به بها معامله میکنند

اینجا جهنمیان شورش میکنند

اینجا آتشکده و کلیسا و کارنیت ومسجد ... سنگر جنگ شده

اینجا برای غمها خدا را میخوانند و در شادی از او غافلند

اینجا همه حبس ابد خورده اند

اینجا همگان شاعران احساس خویش اند

اینجا غزلواره ها بی قافیه و معنی اند

اینجا کلام روزمره همگان گذر بی نگاه است

اینجا گدایان طلب خون دارند

اینجا خودپرستی بر جای خدا پرستی تخت زده

اینجا شهوت حیوانی حکم فرماست

اینجا برادران برای خواهرانشان و پدران برای دخترانشان و...نقشه های شوم و شیطانی میکشند

اینجا تهمت و دروغ سرمایه جاودان است

اینجا همه چیز تاریکیست

اینجا تکیه گاه شانه ها آغوش درختان خشک است

اینجا جنگ برپاست

اینجا سیل اشک همیشه روان است

اینجا همه مجرمند

اینجا همه چیز گله مند است

اینجا خفگی کار ماست

اینجا سیاست روز زور است و به ظاهر عدل

اینجا بر سر تقسیم دنیا دعواست

اینجا ترانه را به دادگاه کشانده اند

اینجا ندا را به خون کشانده اند

اینجا همه با هم قهرند و غریبه

اینجا شاکیان مالکان مالند و متهمان مالکان فقر

اینجا بی دلیل چوبه دار میسازند و بی حکم تیرباران میکنند

اینجا برجها آسمان خراشند

اینجا آبی آسمانم آرزوست

اینجا شاپرک اسیر مشت است

اینجا نفرت سلطان خوبیهاست

اینجا شعار آدمیان ماندن به هر قیمتست

اینجا همه میگویند مهم نیست

اینجا همه چیز برعکس است 

اینجا ندای حرام است ممنوع است دارند و گیسوی دخترک را میکشند 

 

 به جرم بد حجابی

اینجا ..........

تعجبی نیست اینجا ایران است

"آزفنداک فراواک -28 خرداد88"