ساده بودم
هم چون کف دستم
من با شما
تنم اما
چه کنم
گونه ام هم حتی
زندانی خط است
خط شلاق
خط خنجر
هیچتان هیچ رسیده است به استخوان خنجر دوست
هیچتان هیچ گذشته است شلاق برادر از پوست
تنم
چه کنم
گونه ام هم حتی
زندانی خط است
خط شلاق
خط خنجر
دلم اما
دل هم چون کف دستم
دل بی رنگ پر از دردم
با شماست
نیز
هنوز