شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

✿ツ ♥ یاد قلبت باشد ✿ツ ♥

 

 

مهربانم ای خوب

!

یاد قلبت باشد , یک نفر هست که اینجا

بین آدمهایی , که همه سرد و غریبند باتو

تک و تنها به تو می اندیشد

و کمی

دلش از دوری تو دلگیر است

....
مهربانم ای خوب


!
یاد قلبت باشد,یک نفر هست که چشمش

به رهت دوخته بر در مانده

و شب و روز دعایش این است


,
زیر این سقف بلند, هر کجایی هستی , به سلامت باشی

و دلت همواره ,محو شادی و تبسم باشد


...
مهربانم ای خوب


!

یاد قلبت باشد

یک نفر هست که دنیایش را

همه ی هستی و رویایش را, به شکوفایی احساس تو پیوند زده

و دلش می خواهد, لحظه ها را با تو , به خدا بسپارد

...
مهربانم ای خوب


!
یک نفر هست که با تو

تک و تنها , با تو

پر اندیشه و شعر است و شعور


!
پر احساس و خیال است و سرور


!
مهربانم !این بار , یاد قلبت باشد

یک نفر هست که با تو

به خداوند جهان نزدیک است

و به یادت هر صبح , گونه سبز اقاقی ها را

از ته قلب و دلش می بوسد

و دعا می کند این بار که تو

با دلی سبز و پر از آرامش , راهی خانه خورشید شوی

و پر از عاطفه و عشق و امید

به شب معجزه و آبی فردا برسی

✿ تو بمان ✿

 

 

 

بگذار راحتت کنم,تو بمان گرمای خانه ام 


 من یک زنم تمام زنانگی ام برای تو


✿ツ ♥ گفتی برو ✿ツ ♥

 

 

گفتی چه سخت رفتن 


بار سفر رو بستن  


گفتی
که مجبور شدی 


نه قصد دل شکستن 


............... 


گفتی
که وقت دوریست 


وقت رفتن صوریست 


گفتی
که چاره ای نیست 


اینم یه نوعی خوبیست 


.................. 


گفتم نرو ز پیش من 


تویی تو تنها خویش من 


در غربت این کوچه‌ها 


هیچکی نبود همکیش من 


.................. 


گفتی
که دانم جان من 


عشق تو هست ایمان من 


اما این بود حکم فلک 


گسسته شد پیمان من 


................... 


گفتی
و گفتی از فلک 


گفتم و گفتم بی کلک 


اما خدا تو رو گرفت 


تو هم شدی یه جور ملک

✿ツ ♥ فقط نگو برو ✿ツ ♥

 

 

سلام عزیز مهربون، اجازه هست بشم فدات؟ 
اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟


شب که می شه یواش یواش، با چشمک ستاره هاش
اجازه هست از آسمون، ستاره کش برم برات؟

اجازه هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟
تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم


بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی کسی
بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم

اجازه هست خیال کنم، تا آخرش مال منی؟
خیال کنم دل منو، با رفتنت نمی شکنی؟


اجازه هست خیال کنم، بازم میای می بینمت؟
با اون چشای مهربون، دوباره چشمک می زنی؟

طپش طپش با چشمکت، غزل بگم برای تو
با اتکا به عشق تو، تو زندگی برم جلو؟

هر چی بگی نه نمی گم، جونم بخوای برات می دم
هر چی می خوای بهم بگو، فقط بهم نگو برو


اجازه هست بازم تو خواب، بوس بکارم کنج لبات
یه شعر تازه تر بگم، به یاد شرم گونه هات

نشونیتو بهم می دی؟ تا پنهون از چشم همه
ورق ورق نامه بدم بازم برات


همیشه مهربون من! نامه رسید به انتها
فقط یه چیز یادت باشه: بازم به خواب من بیا

✿ツ ♥ به من فرصت بده ✿ツ ♥

 

 به من فرصت بده یکبار دیگر 


فقط یک بار برای عشق آخر 
 
به من فرصت بده تا که نمیرم 


من لیلی در عشق تو اسیرم 


به من فرصت بده من بی پناهم 


یه عمره که اسیر یک نگاهم 


بگیر دستامو تا تنها نمونم 


ز مرگ عاطفه شعری نخونم 


به من فرصت بده جونی ندارم 


بدون تو رگ و خونی ندارم 


بیا دریاب منوای ماه نایاب 


دلک از عشق تو گشته چه بی تاب 


بذار تا گم بشم در موج گیسوت 


بشم غرق دو چشم ناز آهوت 


بذار تا شهر عشق و من بسازم 


به گرمای نگاهت دل ببازم 


منو بشناس منم تنها دیوونه 


همون شبگردی که آواز میخونه 


همونکه بی قرار و بی نگاره 


همونکه زندگیش با تو بهاره 


همونکه عمریه نامه نویسه 


هوای گونه هاش بارون و خیسه 


منو باور کن ای تک ستاره 


بخون از عشق من بازم دوباره 


نکن پیشه تو رسم بی وفایی 


که می ترسم من از درد جدایی 


به من فرصت بده دنیا دو روزه 


اگه فرصت ندی این دل میسوزه 


اگه فرصت ندی خونه خرابم 


دیگه تا آخر دنیا می خوابم 


دیگه خورشید خانم دوستم نداره 


اگه فرصت ندی بارون می باره 


دوباره این دلک بی تو می گیره 


قناری تو قفس بی تو می میره 


به من فرصت بده عاشقترینم 


تو راه عاشقی صادقترینم 


به من فرصت بده زیبای مه رو 


بذار تا با نگاه تو کنم خو 


بذار تا با تو دل آروم بگیره 


به من فرصت بده تا عشق نمیره

✿ツ ♥ فرصت بده ✿ツ ♥

 

 

به من فرصت بده می خوام دوباره عاشقم باشی

نگو همرنگ تردیدی دلت می خواد که تنها شی


به من فرصت بده میخوام دوباره عاشقت باشم

از اینجا تا ته دنیا ، برات تصویر رویا شم


نگو این فاصله حالا ، برای ما یه پایانه

نگو دریای عشق ما ، بازم درگیره طوفانه


نمیخوام اینهمه احساس، بره از دستمون راحت

نمیذارم نبود من ، برای تو بـشه عادت


به من فرصت بده بازم میخوام عاشق بشی با من

تموم شه این شب تیره ، بشه فردای ما روشن


نگو این فاصله حالا ، برای ما یه پایانه

نگو دریای عشق ما ، بازم درگیره طوفانه

✿ツ ♥ نرو من میمیرممم ✿ツ ♥

 
 
گفتم: نرو پرپر میشم

گفتی: میخوام رها باشم

گفتم: آخه عاشق شدم

گفتی:میخوام تنها باشم

گفتم: دلم

گفتی: بسوز

گفتی: یه عمری باز هنوز

گفتم: پس عمرم چی میشه؟

گفتی: هدر شد شب و روز

گفتم: آخه داغون میشم

گفتی: به من خوش میگذره

گفتم: بیا چشمام تویی

گفتی: آخر کی میخره

گفتم: منو جنس میبینی؟


گفتی: آره بی قیمتی

گفتم: یه روز کسی بودم

با من نکن بی حرمتی

گفتم: صدام میمیره باز

گفتی: با درد بسوز بساز

گفتم : حالا که پیر شدم

گفتی: که از تو سیر شدم

گفتم: تمنا میکنم

گفتی: میخوام خردت کنم

گفتم: بیا بشکن تنو

گفتی: فراموش کن منو

✿ツ ♥ تو نباشی میمیرم ✿ツ ♥

 

 

غم تو واسم غم یه عالمه
خنده هات تموم شور و حالمه

تو
بمون پیشم فرشته خدا
ناجی دلم نشو ز من جدا

تو
شدی ستاره آسمونم
به خدا
نباشی من نمی تونم

گل نازم شادی هات آرزومه
به خدا
نباشی کارم تمومه

نمی فهمم چی شد و چی شده بود
که
تو هستی زیر گنبد کبود

تو
گل شقایق ، که دنیا ثبت کرد
تا که هستی زندگی باید کرد
...

✿ツ ♥ شک نکن به من ✿ツ ♥

 

 

 

مرادر آغوش باورهایت سخت بفشار بزرگ خواهم شد

به من شک نکن….

به من شک نکن

گریه خواهم کرد

ضجه خواهم زد

ویران میشوم

ویران خواهم کرد

به من شک نکن

مرا در آغوش باور خود بزرگ کن بزرگ خواهم شد

قد خواهم کشید

میوه خواهم داد

به من شک نکن...

✿ بااااش ....✿

 

 

همین که هستی 


همین که لابلای کلماتم 


نَفَس میکشی 


راه میروی 


در آغوشم میگیری 


همین که پناه ِ واژه هایم شده ای 


همین که سایه ات هست 


همین که کلماتم از بی "تو"یی 


یتیم نشده اند 


کافیست‌ برای یک عمر آرامش ؛  

باش

✿ツ ♥ با تو بودن ✿ツ ♥

احساس با تو بودن غزل غزل ترانست 


احساس با تو بودن یه شعر عاشقانست

احساس با تو بودن یعنی تموم دنیاست 


احساس باتو بودن یه قطره پیش دریاست

احساس با تو بودن یعنی هوای پرواز  


احساس با تو بودن یعنی فدای همراز

احساس با تو بودن پرواز در ترانست 


احساس با تو بودن یه حس عاشقانست

احساس با تو بودن مثل پر پرنده 


احساس با تو بودن مثل خدا و بنده

احساس با تو بودن شب تا سحر نخفتن 


احساس با تو بودن راز به ستاره گفتن

احساس با تو بودن گریه های شبونه 


احساس با تو بودن اشکهای دونه دونه

احساس با تو بودن اسمون ابی رنگه 


احساس با تو بودن دنیا با تو قشنگه

احساس با تو بودن یعنی دو تا قناری 


احساس با تو بودن عکسهای یادگاری

احساس با تو بودن یعنی همین ترانه 


احساس با تو بودن یعنی فقط بهانه

احساس با تو بودن یعنی که من میدونم 


احساس با تو بودن یعنی پیشت میمونم

✿ بریدم از دین✿

 


گاهی تمام وجودم

اکنده از حضور توست

بادی که می وزد

قطره آبی که می چکد

رودی که زلال می خزد

انگار ....

تنها برای توست .

از هر دین و مذهبی جدا شده ام

اما هنوز ....

اعتقادم به دوست داشتن

تنها بخاطر توست .....


✿ツ ♥ آرامش من ✿ツ ♥

 

   

خورشید پشت دکمه ی پیراهن توست 


 
شب ، خوشه ای از گیسوان خرمن توست 


 
وحشی ترین پیک بهار ، آرامش من 


 
از طعم آن لبهای چون آویشن توست 


 
<<آه ای دهان کوچکت مهر نمازم 

 تسبیح بوسه های من در گردن توست>> 


 
تو در خودت دنبال من میگردی ، اما 


 
من آن جهانگردم که دنیایم تن توست 


 
من هم شنیدم وصف آهوی ختن را 


 
چینی که من می خواستم در دامن توست 

نقل قول داخل <<...>> اثر بهمن صباغزاده

✿ツ ♥ من فدای تو ✿ツ ♥

همه می پرسند

 

چیست در زمزمه ی مبهم آب؟

 

چیست در همهمه ی دلکش برگ؟

 

چیست در بازی آن ابر سپید،

 

روی این آبی آرام بلند،

 

که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال ؟

 

چیست در خلوت خاموش کبوترها ؟

 

چیست در کوشش بی حاصل موج ؟

 

چیست در خنده ی جام ؟

 

که تو چندین ساعت،

 

مات و مبهوت به آن می نگری؟

 

***

 

نه به ابر،...

 

نه به آب،

 

نه به برگ،

 

نه به این آبی آرام بلند،

 

نه به این خلوت خاموش کبوترها،

 

نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام،

 

.من به این جمله نمی اندیشم

 

***

 

من، مناجات درختان را هنگام سحر،

 

رقص عطر گل یخ را با باد،

 

نفس پاک شقایق را در سینه ی کوه،

 

صحبت چلچله ها را با صبح،

 

نبض پاینده ی هستی را در گندم زار،

 

گردش رنگ وطراوت را در گونه ی گل

 

همه را می شنوم

 

. می بینم

 

. من به این جمله نمی اندیشم

 

***

 

به تو می اندیشم

 

ای سراپا همه خوبی،

 

.تک و تنها به تو می اندیشم

 

همه وقت

 

همه جا

 

من به هر حال که باشم به تو می اندیشم.

 

تو بدان این را، تنها تو بدان

 

تو بیا

 

· تو بمان با من،

 

. تنها تو بمان

 

***

 

.جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب

 

.من فدای تو،به جای همه گل ها تو بخند

 

***

 

تو بخواه،

 

پاسخ چلچله ها را،تو بگو،

 

قصه ی ابر هوا را،تو بخوان،

 

توبمان با من، تنها تو بمان.

***

 

در دل ساغر هستی تو بجوش

 

من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست 

 

آخرین جرعه ی این جام تهی را توبنوش

•¤♥¤• اشک های مردانه •¤♥¤•

  

ماه من شنیده ام ،

از زبان این و آن ،

مرد مال گریه نیست ،

گریه مال مرد نیست ،



هی سوال می کنید ،

روی گونه ها ی تو ،

اشکها برای چیست ؟ ،

گریه مال مرد نیست !!!!!

مرد عشقِ بی درنگ،

مرد شکلِ پاره سنگ ،

منظری بدون شرح ،

بیشه ای پراز پلنگ

زن ولی همیشه اشک،

معبدِ ملایمت ،

زن چقدر عاطفی است ،

گریه مال مرد نیست!!!!!

گرچه رنجمان به راه ،

گرچه زخممان عمیق ،

دستهایمان تهی است

گریه مال مرد نیست

چندبار گفتمت،

در حضور دیگران ،

هی نمی شود گریست ،

گریه مال مرد نیست !!!!!

ای تب گریستن ،

ای حریر بی کران ،

اتفاق ناگهان ،

انفجار بی امان

ابر گریه را بگیر ،

آه جان ِ من بمیر ،

اشک اشکِ من بایست ،

گریه مال مرد نیست!!!!!

من که مرد نیستم ،

گور سرد نیستم ،

حسرت نهفته ی

پشت درد نیستم

باتوام به من بگو،

می شود چگونه ماند ،

می شود چگونه زیست ،

گریه مال مرد نیست؟

مرد بغض کرد و نه،

مرد گریه هم نکرد ،

َمرد ُمرد ُمرد ُمرد

خسته بود از این سکوت

هق هقی که می رسد،

جزتو هیچ کس که نیست،

این صداصدای کیست؟

گریه مال مرد نیست!!!!

مرد گریه می کند ،

هی گناه می کند،

نیش خند می زند ،

اشتباه می کند

زیرچتر مشکی اش،

می زند به خود نهیب،

گریه ازتومنتفی است ،

گریه مال مرد نیست !!!!!

ابرها گریستند ،

چونکه مرد نیستند ،

مثل رود زیستند ،

چونکه مرد نیستند

مرد سطر آخر شعر را چنین نوشت:

همچنان که می گریست ،

گریه مال مرد نیست ؟؟؟؟