شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

✿ツ ♥ رفت و دیگر هیچ ..... ✿ツ ♥

 

 

رفت 

 

 

سوی آن باغ  

 

که بهار 

 

*  

 

بی خزان ترین ترانه خوانش بود  

 

 

او عاشق سبزه و بوی خوش ریحان بود 

 

رفت 

 

 

و در لرزش سایه های سیاه  

 

 

خواب همه را مشکی کرد 

 

 

مداد رنگی هایم را از دستم گرفت 

 

 

ولی من 

 

 

با ناخن هایم  

 

 

ماه، ستاره و ابر را نقاشی می کنم  

 

 

در مردابی ترین نگاهت  

 

 

نفسهایم به شماره می افتد  

 

 

و در انتها .... تنها..... سنگ ..... کاغذ...... قیچی .....  و کمی دورتر ...... سکوت است ..... وانکار

نظرات 3 + ارسال نظر
ارشا شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 09:34 ب.ظ http://pvrym.blogsky.com/

سلام
راستش از اینجا می گذشتم که وبلاگ بسیار زیبایت را دیدم.
واقعاً زیباست. بهت تبریک میگم. نوشته های زیبایت که آهنگ وبلاگت زیبایی آن را بیشتر کرده است.
خوشحالم که این وبلاگ رو دیدم.
امیدوارم هیچ گونه ابر غمی آسمان زندگیت را نپوشانده باشد. ودر کارهایت همیشه موفق باشی.

درود سپاس از گذر پر مهرتون ....
سپاس پیروز باشید و تندرست

امیر یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 04:40 ب.ظ

سلام
یک ماه مونده به عید سال ۹۱ نمیدونم چی رو توی گوگل سرچ کردم ولی وبلاگ تو باز شد .بازهم نمیدونم چطوری همشو خوندم... همشو خوندم . حس عجیبی داشتم انگار میشناسمت .من با تمام مسافرتهایی که کرده بودی همسفر شدم.و با تمام خاطرات خوبت خندیدم.تورو اد کردم توی صفحات مورد علاقه ام و هر روز میاومدم و فحشت میدادم چرا هیچی نمینویسه دلم میخواد یه چیزی بنویسه. بدتر از همه اینکه تو یه لیوان چای رو گذاشته بودی روی برف که خیلی میچسبه و من حال و هوای اونو خوب میفهمم.
نمیدونم چرا اینها رو به تو گفتم ولی میدونم وبلاگت و خوندن نوشته هات رو دوست دارم
یه بار هم قبلا برات نوشتم ولی بعدش دوباره پاکش کردم نمیخواستم فکر کنی دارم اذیتت میکنم یا وقتت رو بگیرم
من بازم میام به وبلاگت سر میزنم.ببخشید که من وبلاگ ندارم تا آدرسی از من داشته باشی بدونی من کی هستم.
تو با خودت بگو یه مخاطب که دوست داره دست نوشته های منو بخونه

اسفندیار شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 01:04 ق.ظ

سلام دوست من
دلم میخواد بیشتربا زرتشت و اداب اون اشنابشم. واقعا از این دین اسلام خسته شدم. دوست دارم درباره زرتشت بیشتر تحقیق کنم و اگه واقعا اونی باشه که بیرون نشون میده دین زرتشتی رو انتخاب کنم. میتونم رو کمک شما حساب بازکنم؟

ما در دین زرتشت اجازه نداریم از دینمون چیزی بگیم این وظیفه بر عهده موبدان و موبدیاران هست میتونید از اونا کمک بگیرید اما بنده در حد تووانم در خدمتم دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد