شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے

ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ

✿هوس بی بهانه✿

دیشب نیمه شبی دلم بدجور هوس کرده بود 


هوس کرده بودم همین طور که یکطرف دراز کشیده ام  


کسی از پشت محکم بغلم کند و سرش را در موهایم گم کند  

 


  وقتی فکر کرد  خوابم آرام زیر گوشم بوسه ریزی بزند 


صورتش را روی شانه ام بگذارد و 


آرام بخوابیم  


بی هــــ ــــ ـراس 


هــه هـــه چه رویای مسخره ایی دلـــم هوس کرده بود ....

•••◄ اینجا : دنیاست محدوده ایران - حکومت آرام

اینجا سکوت است

اینجا اوج پرواز یک پرنده سقوط است

اینجا تمام آهوان در تیر رس شکارچیانند

اینجا سهم یک دل خنجر سرد است

اینجا پرندگان زیبا برنده قفسهای تنگ اند

اینجا چشمان،وارثان همیشگی اشک و گریه اند

اینجا فریادها متهم به سکوت هستند

اینجا حنجره ها به تعبیدگاه بغض محکوم میشوند

اینجا نگاه ها معتاد حسرتند

اینجا دستان ملتمسان همیشگیه سرمایند

اینجا قتلگاه سینه های دریده از حجران است

اینجا شیهه اسبان وحشی تنها یک نوا با خود دارد

اینجا باد،سردی از کف داده و با گرمایه خورشید عجین گشته

اینجا دیگر خورشید رقص نوری ندارد

اینجا ماه و مهتاب به قبر کشانده شده

اینجا سیاهی حاکم روشنایی لحظه هاست

اینجا طوفان تنهایی کولاک به پا میکند

اینجا امواج ساحل آوارگی تا آسمان میرسد

اینجا سقف آسمان سوراخ است

اینجا گرگان در پوست انسان سلام طمع آلود دارند

اینجا شغالان شهری در کمین درخود فرورفتگانند

اینجا التهاب نسل کشی دنیا را میلرزاند

اینجا سکوت نیمه شب به شباهنگ جیغ ترمزها کشانده شده

اینجا همه در جای دیگری رخ مینمایند

اینجا صلح سرخ به پاست

اینجا جوهر قلمها خون است و کاغذ شان تن وپوست مردگان

اینجا متهمان دادگاه عدالت جهانی کودکان شیرخوارند

اینجا هدف راکتهایه فسفری و هسته ایی سینه نوزادان است

اینجا عشق به حراج پول رفته

اینجا اجاره لانه ایی همخوابی با مرد کثیف صاحبخانه است

اینجا جواب آه های سوخته شعله آتش است

اینجا اسباب بازی کودکان سلاح های گرم و سرد است

اینجا خوشی کودکان آموختن چگونه جنگیدن است نه چوگنه زیستن

اینجا در جوبها جای آب زلال خون داغ روان است

اینجا پوسترهای تبلیغاتی روی دیوار خیابانها جای خونین دستیست

اینجا پاسخ مردی یادگار جنگ شده مگر ما گفتیم بروید؟؟!!!

اینجا همه خدایان متفاوت میپرستند

اینجا مد را جلوه در جنس مخالف کردند میدانند

اینجا پسران دخترند

اینجا کلام عشق مبدل به کالاست

اینجا منبع درآمد خودفروشیست

اینجا برای سلامت جنسی جنین انسان میخورند

اینجا برای عقب نماندن سرعت بالا میسازند

اینجا هر روز سازی میشکند به جرم معمای جدایی

اینجا محبت را با باج تقدیم میکنند

اینجا بر سر مقام و منسب جنگ است

اینجا فرزندان دیروز تلخی یتیمی میچشند

اینجا فرزندان امروز همه بی پدر به دنیا می آیند

اینجا به جرم طلب زندان میسازند

اینجا مالک اسیدهاست

اینجا علم برای نابودیست

اینجا کلاسهایه تاریخ تنها جنگها را میشمارد

اینجا درختان به اسم مبلمان قطع میشوند

اینجا سلاح مظلومان سنگ است

اینجا شام عاشقان حق نان خشک و آبیست

اینجا بهار مرگ شکوفه است

اینجا زمستان عید سفیدیهاست

اینجا برای مردگان مراسم تجلیل میگیرند

و پدر بر سر مزار پسرش دستبند میزنند

اینجا جاده ها فقط برای رفتن و دور شدن است

اینجا خستگی ها مطلق گفتن ها نشنیدن هاست

اینجا باورها شیطانیست

اینجا معشوقان آسمانی تابلوهای تمسخرند

اینجا آیینه ها همه شکسته

اینجا بی خیالی شده کار روزانه

اینجا مهر را به طمع گناه میخواهند

اینجا قصه شب کودکان صدای شلیک تیرهاست

اینجا غصه مادران مرگ هزاران فرزند و کودک در یک روز است

اینجا به دستانمان به جرم کاشتن گل دستبند میزنند

اینجا دیگر آبی دریا سیاهی نفت است

اینجا  از اعتراض دم میزنند ولی بر سر یارانه دعواست

اینجا بهشت را به بها معامله میکنند

اینجا جهنمیان شورش میکنند

اینجا آتشکده و کلیسا و کارنیت ومسجد ... سنگر جنگ شده

اینجا برای غمها خدا را میخوانند و در شادی از او غافلند

اینجا همه حبس ابد خورده اند

اینجا همگان شاعران احساس خویش اند

اینجا غزلواره ها بی قافیه و معنی اند

اینجا کلام روزمره همگان گذر بی نگاه است

اینجا گدایان طلب خون دارند

اینجا خودپرستی بر جای خدا پرستی تخت زده

اینجا شهوت حیوانی حکم فرماست

اینجا برادران برای خواهرانشان و پدران برای دخترانشان و...نقشه های شوم و شیطانی میکشند

اینجا تهمت و دروغ سرمایه جاودان است

اینجا همه چیز تاریکیست

اینجا تکیه گاه شانه ها آغوش درختان خشک است

اینجا جنگ برپاست

اینجا سیل اشک همیشه روان است

اینجا همه مجرمند

اینجا همه چیز گله مند است

اینجا خفگی کار ماست

اینجا سیاست روز زور است و به ظاهر عدل

اینجا بر سر تقسیم دنیا دعواست

اینجا ترانه را به دادگاه کشانده اند

اینجا ندا را به خون کشانده اند

اینجا همه با هم قهرند و غریبه

اینجا شاکیان مالکان مالند و متهمان مالکان فقر

اینجا بی دلیل چوبه دار میسازند و بی حکم تیرباران میکنند

اینجا برجها آسمان خراشند

اینجا آبی آسمانم آرزوست

اینجا شاپرک اسیر مشت است

اینجا نفرت سلطان خوبیهاست

اینجا شعار آدمیان ماندن به هر قیمتست

اینجا همه میگویند مهم نیست

اینجا همه چیز برعکس است 

اینجا ندای حرام است ممنوع است دارند و گیسوی دخترک را میکشند 

 

 به جرم بد حجابی

اینجا ..........

تعجبی نیست اینجا ایران است

"آزفنداک فراواک -28 خرداد88"

•¤♥¤• یک لبخند از خاطره •¤♥¤•

میگم با مداد نمیشه ااااااه 

بابا یه خودکار بیک بده .... 

 

 

 

یادتونه؟؟؟؟ چه روزهایی بود....

◕ تولدت مبارک هم پای من ◕

بدوووو بیا تا کسی نیومده اینجا رو تزیین کنیم ....

ووووووووواااااااااای اینجا رو ببین مهمونا دارن میان:

***

هوووووووووووووووووووورا چقد شلوغه اینجا همه دارن میان تولدت شاپرک کوچولو

به به دجی هم از راه رسید

یالا همه بیان وسط سریع میخوایم بریم تو فاز؟؟؟

حـــــــــــــــــالا نوبــــــــت سوپرایز من واسه

مهمون است :   

بزنید به سلامتی شاپرک سبز قفسی من که یکسال و با غم من گریه کرد و با شادی من خنده

حالا نوبتی هم باشه نوبت چیه ؟؟؟

بزنید دست قشنگ رو به افتخار کیک تولد

تولد

تولد

تولدت مبارک

شاپرک جونم بدو بیا شمع رو فوت کن که همه منتظررررررن

تولد تولد 

  

تولدت مبارک  

 

بیا شمع ها رو فوت کن که صد سال زنده باشی

هوووووووووووررررررااااااااتولدت مبارک عزیزمممممم

ای وای ناخنک نزن شیطووون بیا کیک و ببر که همه صداشون در اومد

حالا چشماتوووو ببندد میخواااام هدیه اتو بدم خوشگلم

فکر میکنی چیه ؟؟؟؟نتونستی حدس بزنی ؟؟؟؟؟ خب بازش کن

بله یه قفس جدید برای شاپرک سبز قفسی که 1 سال بزگتر شده مبارکت باشه عزیزم ....

خــب مهمونای عزیز دیگه بفرمایید از خودتون پذیرایی کنید

این عصرونه بود شام هم در خدمتونیم توی کارت که گفته بودیم

عزیزترینم

باهات میام نفس نفس / تو آسمون ، توی قفس

از اولش تا آخرش / دوستت دارم ، همین و بس

بـــــه بـــــه حالا نوبت شامه دیگه :

دســــر :

نوشیدنی :

شـــاااام:

بـــــــفـــــرمایید نوش جان .....

وای دیدی داشت عکس یادگاری یادمون میرفت بدو بیا:

اول خودت

حالا با مهمونای گلمون

خدایا شکرت که 1 سال گذشت و این پل بین من و تو محکم تر شد  

خدایا شاپرک کوچولوی من و واسه تمام لحظه های شاد و غمگینم نگه دار ...

دوستای گلم از طرف خودم و شاپرک سبز قفسی 1 ساله  

 از همتون سپاسگذارم که از اول اردیبهشت با ما اومدید  

 تا به جشن برسیم و با شادی ما شریک شدید .....  

همیشه خرسند و تندرست باشید – بدرود تا درودی دیگر  

اینم هدیه من و شاپرک یادگاری این تولد به همه شما

◕ امشب شب تولد 1 سالگی شاپرک سبز قفسی ◕

  

        

         مشخّصات کلی متولدین اردیبهشت ماه:    

 

خیلی قانع ، صبور و آرام ، پرتحمّل ، عاشق مالکیّت ، حسود ، متعصّب ، اهل اعتدال ، با محبّت ، خیلی قوی و سالم ، عاشق عطر و بوی طبیعی ، از تجارب گذشته الهام می‌گیرد ، واقعاْ وفادار ، مخالف افراط ، ‎‎‎با سلیقه ، خوشگل‌پسند ، پول‌دوست ، همیشه راضی ، مصمّم ، پرکار ، سخاوتمند ، مؤقّر و سنگین ، فقط در مقابل حرف آرام رام می‌شود ، اهل مادیّات ، دنبال زندگی شیرین ، مادّی‌گرا و سودجو ، به‌هر کاری صورت واقعی می‌دهد ، مخالف خشونت ، با ثبات و پایدار ، عاشق صلح و آرامش ، صادق ، مال جمع کن ، اهل هنر

مخالف درگیری ، اگر عصبانی شود طوفان بپا می‌کند ، مستعد کشاورزی ، هرکاری را به پایان می‌رساند ، رئیس فعّال و لایق ، با همه کنار می آید ، خود سر ، نجیب، عاشق خانه و خانواده ، عاشق طبیعت ، عاشق رفتار ملایم ، کمک رسان ، دارای قلبی بزرگ ، با صفا ، مسلّط به نفس ، دارای عزّت نفس ، عاشق گل و زیبائی ، بی تفاوت نسبت به دشمنان ، میانه رو ، رفیق و دوست بسیار شیرین ،شیک پوش ، علاقه‌مند به موسیقی ، قدر شناس ، مخالف عجله ، دارای تحمّل زیاد ، محتاط و مخالف اعتراض و انتقاد   

چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390 به تاریخ زرتشتی : باد21 اشاوهیشتا 3749 و 11 می 2011  

بود که به دنیا اومدی    

 

عناوین مطالب اردیبهشت 90 : 

  

۱.      به یاد سگ اولم



 ۲.      من و بایکا آدینه



۳.  کوچکولوگیامه



  4.     چشاش                                                          



5.      برای دوستان آزفنداک



6.      آدینه با بچه ها فشم-آهار



7.      دلمممم  

  

8 . و تو ..... 

 
 


اینا مطالبی بود که اولین ماه تولد شاپرک کوچولوم ثبت شد وای خدایا شکرت 1 سال پر از خاطره گذشت . تلخ و شیرین توی تک تک لحظه هاش شاپرک همراه من بود ....   



  شاپرک کوچولوی سبزم میخوام قدر خودت و بدونی تو یک پلی بین من و معشوقم اهورا مزدا یزدان یکتا .... 

  

  


تولدت مبارک شاپرک سبز قفسی من .....



وقتی آن لحظه دلتنگ غروب



من و یک بغض غریب



می شکستیم در آغوش سکوت...



چه کسی باور کرد



که خدا آبی بود...



چه کسی باور کرد



شاپرک سبز قبا


به کنارم آمد



من و یک گونه خیس



من و سنگینی دل



چقدر زیبا بود



شاپرک پرپر زد



عطری از آرامش



به مشامم آمد.



من و دل می گفتیم



شاپرک می فهمید



من و دل می خواندیم



شاپرک می رقصید



ناگهان شاپرک



دست احساس مرا با خود برد



تا خدای احساس...



چه کسی باور کرد



من خدا را دیدم



با خدا خندیدم



چه کسی باور کرد



دل من خالی شد



خالی از غصه و غم



و دوباره پر زد



شاد و آرام به آغوش خدا



چه کسی باور کرد



دست سبز او را



روش چشمان ترم حس کردم



و من از بوسه او



مست و مدهوش شدم



غم دل رفت از یاد



بعد از آن شاپرک سبز قبا



پر زد و آرام رفت



چه کسی باور کرد



که خدا...



آن جا بود



و به دلجویی من



شاپرک آمده بود



چه کسی باور کرد؟...
 


 

 

       تا 12 شب فردا ادامه دارد با ماباشید ..... 

  پ.ن : پوزش که شب تولدت و خراب کردم و خوب نیستم

◕ شمارش معکوس برای 21 اردیبهشت ◕

 

 

تولدت مبارک خوش اومدی شاپرک

 

اگر چه از راه دور هیچ فایده نداره

 

برای سال بعدم از حالا بی امونم

 

هر چی تولد داری میخوام پیشت بمونم

 

میان و تبریک میگن تموم سیاره ها

 

امروز چراغونیه تو همه ی قصه ها

 

دریا به احترامت امروزو طوفانی نیست

 

مسافرا زود میان جاده ها طولانی نیست

 

خدا تو این روز خوب تورو به ما هدیه داد

 

همه مثل هم بودن یه شاپرک فرستاد

 

اولین روز اومدی تابیدی جای خورشید

 

خدا گناهامونو به خاطر تو بخشید

 

یه سبد عشق اوردی از آسمونای دور

 

چه اسمی روت گذاشتن پر از شکوه و غرور

 

روز تولد تو کسی شکار نمیره

 

هیچ ماهیگیری حتی یه ماهی نمیگیره

 

همه قراره امروز مثل تو مهربون شن

 

باغا میخوان گل بدن برگا میخوان جوون شن

 

بادکنکای رنگی شمع و گل و فشفشه

 

الهی زنده باشی تا آخرو همیشه

 

می شینم و می شمرم بازم ستاره ها رو

 

به جون این تولد قسم میدم خدا رو

 

که سال دیگم امروز نشسته باشی پیشم

 

تولدت مبارک دوستت دارم عزیزم

 

تولدت پر از گل پر از شمع های روشن

 

کاش که تو این روز پاک یه کم باشی یاد من 

شمارش معکوس تولد آغاز شد  

فردا 21 اردیبهشت از 00.00 بامداد منتظریم

◕ برای شاپرک سبز قفسی 5 ◕

بهار ِ نود  اردیبهشت اون سال قشنگــــ

لحظه به لحظه باتو ُ محفل زیبای یه رنگــــ

هر لحظه این سال را با خاطرات طی  کنم

هرگوشه این کلبــه را با بوی گل پر میکنم

در طول این روز های خوب؛روز های بد هم جای داشت

آن اتفـــاق بهمن  ماه حــــــقا که طعمی تلخ داشت

در کنار عارفان این سرای عاشقی من مانده ام

یاد یــــــــاران میکنم وقتی که مـــن دور مانده ام

دعوت نامه شاپرک سبز قفسی

کاش وقتی زندگی فرصت دهد 

گاهی از شاپرک ها یادی کنیم

کاش بخشی از زمان خویش را

وقف قسمت کردن شادی کنیم

کاش گاهی در مسیر زندگی

باری از دوش نگاهی کم کنیم

فاصله های میان خویش را

با خطوط دوستی مبهم کنیم

کاش وقتی آرزویی میکنیم 

از دل شفاف مان هم رد شود 

مرغ آمین هم از آنجا بگذرد

حرف های قلبمان را بشنود 

 

درود دوستای گلم  

 امروز اومدم تا به صورت خیلی رسمی  

 کارت دعوت تولد شاپرک عزیزم و تقدیمتون کنم
 


با حضورتون ما رو خرسند کنید .... 

 

 

راستی امروز تولد بهار کوچولو هم هست 

 

 بهار خانم خوشگل هم  امروز یک ساله شد

 

 بهار جون من از طرف خودم و شاپرک  

 

 

این روز قشنگ وبهت تبریک میگیم

 

و برات آروزی خرسندی و تندرستی میکنیم 

   

بهار جون امیدواریم هزاران بهار ببینی  

 

تولدت مبارک بهار خانم کوچولو  

  

 

 امیر جان بهار و از طرف ما ببوس

◕ برای شاپرک سبز قفسی 4 ◕

 

 

ته یک کوچه خیس

فصل خوب دیدار

 شاعری سیب به دست

و تو را می خواند

شاپرک نزد من آی

و بهاری دلخوش

و خدایی سرخوش

و نسیم بودن

گل یاسی در دست

دامن سبز چمن

چشمه زلال چشم

که تو را می خواند

شاپرک نزد من آی

و کتابی عاشق

جوی آب جاری

مرغهای مینا

 لحظه خوشحالی

تپش قلب زمین

شمع روشن با سوز

که تو را می خواند

شاپرک نزد من آی

شاعری سیب به دست

شعر نو می خواند

شاپرک در کوچه

 نور می افشاند

شاپرک نزد من آی

که صدایت شعر است

تو که خوب و تازه ای

و صدایت سو سو

باز هم نور بپاش

باز روشن تر شو

◕ برای شاپرک سبز قفسی 3 ◕

امروز روی پرچین حیاط

شاپرکی پر می زد

قطره های شبنم به روی بال هایش،

به دنبال گلی می گشت

امروز هوا عطر آگین بود

زمستان با بهار در حال عشقبازی بود

شاپرک حوالی دست هایم می گشت

باران می بارید

نگاهم در جستجوی چشم های مست تو بود

ای جانم به فدایت!

کرشمه کن و قدم بر رخم بگذار!

دلم به طوافت،بدور باران می گشت

◕ برای شاپرک سبز قفسی 2 ◕

 

 

اشکاتو پاک کن شاپرک بخدا شب تموم میشه

گریه نکن گریه نکن اشکای تو حروم  میشه

اسیر دست شب نشو چشماتو واکن شاپرک

خودتو قربونی نکن تو این جدال صد به تک!

من با تو همقسم میشم با تو می مونم همیشه

خودت می دونی عزیزم بی تو بمونم نمیشه

زنده میشم با نفست با عطر تو جون می گیرم

اگه بمونی پیش من به خدا آروم می گیرم

پیشم بمون پیشم بمون همیشه عاشقم بمون

شاپرک باغ خدا...... برای من بازم بخون

◕ برای شاپرک سبز قفسی 1 ◕

۲۱ اردیبهشت 90 بود که شاپرک سبز قفسی من متولد شد.  

21 اردیبهشت همه شما دعوت هستید به جشن تولد شاپرک سبز من  

از امروز تا 21 اردیبهشت ۵-۸-۱۱-۱۴-۱۵-۱۷-۲۰ اردیبهشت با یک شعر برای شاپرک عزیزم  

وبلاگ کوچولوی من خودت میدونی چقدر دوست دارم


 

 

شاپرک تمیز با بال قشنگ

 شاپرک زیبا با یه دنیا رنگ

پری زد رو شونهام نشست رفت

 چرخی زد رو گونه هام بوسید ورفت

 شاپرک خستگی هامو سر گرفت

تنم توی بهار ز بد گرفت

شاپرک نسیم هر لحظه شده

شاپرک مهمون هر لحظه شده

شاپرک گلِت منم ، تنها نمون

 بیا هر وقتی برام شعری بخون

شاپرک من یک کمی پژمرده ام

دلم به تو میدم ، چون من بی تو هم مرده ام!

✿دوشنبه ها....✿

دو شنبه هایم را  

  

 

سر زده می دزدی 

  

 

با بوسه های ترشت که 

  

 

از دهان شعرهایم راه افتاده  

 

 

آقــــــا ؟؟؟اجازه ؟؟؟!!! 

  

 

این شعر بوی شراب می دهد

 

 

 

  

نوشیدنی نیمه شب شما 

  

 

که از چشم هاتان افتاده ام انگار. 

  

 

بوی طناب پوسیده می دهی 

 

 

وقتی پیاده رو را آرام فرو میکنی 

 

 

داخل جیبهای خیس ات 

  

 

وحرفهای محرمانه ی مرا  

  

 

می ریزی وسط دایره: 

  

 

مگر تو بارانی ومن خیابان 

 

 

 


که لیز میخورند ویترین ها؟؟

•¤♥¤• کار من •¤♥¤•

این بار دیگر جای خودم می ایستم

تا شاید تو بتوانی جهان را بچرخانی

بر حول محور 5درجه

وطناب را بیپیچی دورگردن درخت و

از کودکیت شروع کنی.

این بار من اسم خودم را

از روی دیوار سیاه تهران برمیدارم

میگذارم کنار اسم تو

وپایش را امضامیزنم.  

 

تو کار مرا به اینجا رساندی

به اینجای زمان

درست جایی که داشتم واقعه ی فروردین را

فراموش میکردم.

واقعه ی بهمن را آفریدی .....

•¤♥¤• آیینه روزها •¤♥¤•

  

هر روز تکراریست... 


 صبح هم ماجرای ساده ایست ،   

 

گنجشک ها بیخودی شلوغش می کنند