امروز دیگر تمام شدی
روزهاست که تمام شدی و رفتی
اما امروز
امروز من امدم که بروم
تو رفتی به خواست خدا
من میروم به خواست خودم
اما از کجا میروم به کجا
من از خیال و فکر کردن به تو میروم
میروم به خودم برسم
از خودم بگویم
برای خودم بنویسم
خدا خواست از تو تنها سوگی بماند و خاطراته شیرینی
ولی من میخواهم دیگر تنها خودم بمانم این روزگار تنهایی
پای از شعر و شعور من بیرون بکش
دیگر خودم شاعر لحظه های احساسه خویشم
تا روز موعود به نظاره ام بنشین و شاید سر خوش باش
من نیز تنها با تنهایی و شعر و بی اعتمادیم به عالم و ادم سر خوش و خجسته ام
سلام،زیبا بود،یه آپ کردم فقط بیا بخون،پسرا نیان که س ک س می خونند و روشون باز میشه و نمیشه جمعشون کرد(شوخی کردم بیاید بخونید ولی فقط جنبه داشته باشید).
درود عزیزم خوندم زیبا بود حالمو عوض کرد ولی خوبه همه بدونن که هر مطلب خنده داری یه رازی زیرشه
nice,:(
سپاس داداشی که توی این لحظه ها کنارم بودی