شـآپـَرَ ڪـــــــِ سَـبــز ِ قـَــفــَســــــــے
ღشبے از درد فراقش رو به میخانـہ نمودم دیدم ازبخت سیا ـہـم در میخانـہ ببستـہღ
سلام عزیز مهربون، اجازه هست بشم فدات؟
اجازه
هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟
اجازه
هست خیال کنم، تا آخرش مال منی؟
طپش
طپش با چشمکت، غزل بگم برای تو
هر
چی بگی نه نمی گم، جونم بخوای برات می دم
نشونیتو
بهم می دی؟ تا پنهون از چشم همه
اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟
شب که می شه یواش یواش، با چشمک ستاره هاش
اجازه هست از آسمون، ستاره کش برم برات؟
تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم
بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی کسی
بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم
خیال کنم دل منو، با رفتنت نمی شکنی؟
اجازه هست خیال کنم، بازم میای می بینمت؟
با اون چشای مهربون، دوباره چشمک می زنی؟
با اتکا به عشق تو، تو زندگی برم جلو؟
هر چی می خوای بهم بگو، فقط بهم نگو برو
اجازه هست بازم تو خواب، بوس بکارم کنج لبات
یه شعر تازه تر بگم، به یاد شرم گونه هات
ورق ورق نامه بدم بازم برات
همیشه مهربون من! نامه رسید به انتها
فقط یه چیز یادت باشه: بازم به خواب من بیا
Design By : Pichak |