پشت احساس عمیق دل من شهری از جنس دل است
که اگر پا بگذاری آنجا روی هر خشت و گلش نام خودت را بینی
و اگر منت خود را به سرم بگذاری قدمت روی نگاهم بنشینی
آنجا دختری را تو ببینی که لباسش پر گلهای اقاقیست ، بنفشه ست ، یاس است
و به سویت آید با نگاهی که پر از احساس است
گوش کن زیر لبش زمزمه ای میخواند
که اگر تا مهتاب تو کنارم باشی
آسمان دل من تا به ابد آبی است
آه این قلب پراز خواهش من از جدایی نگاه تو دگر عاصی است
تو بمان تا به سحر نه سحر تا به ابد
درود بر شما ،...